یه "ی"

آدم های ضعیف شامل گروه های متعددی از ادم ها می شن. یه دسته از اونا کسایین که موقع دعوا یا بحث از کوره در میرن!این ادم ها ضعیفن چون وقتی نمیتونن حرف خودشون رو به کرسی بشونن به این فک نمیکنن که شاید حرفشون غلطه دهنشون رو باز می کنن و هر چی تو دلشون بوده (حتی دعوای ده سال پیش با همسایشون سر یه مسعله جزعی رو ) سر طرف روبه روشون خالی می کنن.
یه سری دیگه از ادم های ضعیف کسایی هستن که نه به شوخی و خنده بلکه کاملا به صورت جدی و بی پروا از واژه های رکیک استفاده میکنن.اون هم در انظار عمومی و نه فقط توی جمع دوستانشون.نمی دونم شاید با این کار احساس باحال بودن و شاخ بودن بهشون دست میده.این ادم ها تمامی گونه های زبانشون یک شکله و در هر جا و مکانی از فحش های .... استفاده می کنن.براشون فرقی نمیکنه که توی خونن یا پیش دوستاشون یا تومدرسه و همون طوری با رفیقشون حرف میزنن که با پدر ومعلمشون.
ادم های ضعیف خیلی خیلی زیادن و مشکل بزرگشون اینه که زیر یه نقاب وجود ضعیفشونو پنهون میکنن.خیلیاشونم نقابشونو باور میکنن و یادشون میره که باید ضعف درونشون رو از بین ببرن.
اینکه ادم ضعف هایی داشته  باشه اصلا اتفاق بدی نیست!چون خیلی ها مثل من ضعف های زیادی داریم!حالا اگه بیایم و ضعف هامون رو بپوشونیم و به فکر درمانش نباشیم میشیم ادم ضعیف!!
به جای اینکه ادم ضعیفی باشیم میتونیم ضعفامون رو بشناسیم و کم کم از بین ببریمشون:)
بین ضعف و ضعیف فقط یه دونه ی فاصلست!
مریم ۵ نظر ۴ لایک :)

تنهایی جات

کز کرده ام کنار بخاری و به تصویر خودم در ایینه خیره شده ام .ذهنم انبار متروکی است که روی بسته های کوچک و بزرگش گرد و خاک نشسته.روی هم تلنبار شده اند و هیچ جایی برای پا گذاشتن ندارد.همه طرف تار عنکبوت بسته است.چشم هایم را می بندم.نمیخواهم یا نمیتوانم به انبار ذهنم فکر کنم.غوطه میخورم در زندگیه بی معنایی که درون من در جریان است...

مریم ۱ نظر ۳ لایک :)

صداقت

کوپر: «تارس میزان صداقتت چقدره؟»
تارس: 
«90 درصد.»
کوپر: 
«90 درصد؟»
تارس: 
«صداقت مطلق همیشه دیپلماتیک‌ترین و امن‌ترین شکل ارتباط با موجودات عاطفی نیست

***

پی نوشت:تارس یه روباته

پی نوشت تر:کاش زندگی هم تو هر ترمش یه فرصت داشت.یه روز میرفتی مرخصی.

پی نوشت ترین:میدونید ادم بزرگا وقتی میرن تعطیلات واقعا میرن تعطیلات.کارو زندگیو ول میکنن و چند روزی حالشو میبرن.تهش اینه که دو سه تا تماس کاریو جواب بدن.ولی ما دانش اموزای بدبخت هر جا بریم استرس داریم.درس داریم.امتحان داریم.امروز از خواب بعدازظهریم که چهل دیقم طول نکشید به خاطر بالارفتن ضربان قلبم از شدت استرس بیدار شدم.حالا فرض کنید من ریلکس ترین کلاسمونم

مریم ادامه مطلب ۲ نظر

Its all relative

هفتاد درصد اطرافیانم از شرایطشون ناراضین.

**

-گروه ها؟!برای چی همشون رو داری

+من نمیخوام فقط یک چیز باشم.یعنی نمیتونم باشم.من میخوام شجاع باشم.ایثارگر باشم.باهوش و صادق و مهربون باشم.

**

خیلی پیچیدس.میتونی توی جریان زندگی بمونی و راهتو بری یا اینکه مث یه نفر سوم باشی که از بالا به جریان زندگی نگاه میکنه.

**

یکی از فاکتورای راضی بودن از زندگی داشتن ارامشه.

**

دارم فکر میکنم که من چه وقتایی ارومم؟

وقتی فقط یه دانش اموزم؟

فقط حرف میزنم؟

فقط عمل میکنم؟

فقط نمره هام خوب میشه؟

یا فقط فیلم میبینم ؟

نه وقتی همشون رو با هم دارم.

**

اگه با این شرایط بخوام توی جریان زندگی بمونم فقط یه چیزم.تک بعدی بودن مسخرس!یه متخصص قلب که درباره ی تاریخ و جغرافیا ندونه احمقه .همون طور که یه متخصص تاریخ که  کمک های اولیه بلد نباشه احمقه.

مریم ۶ نظر ۲ لایک :)

عرضی بلندیم در طول کوتاه

دلم برای خودم تنگ است

پی نوشت:تبدیلمون کردن به اقیانوسی با یک سانت عمق.از همه چی میدونیم ولی از هر چی فقط یکم میدونیم.چرا هیچکس به فکر نیست؟

این اقیانوس یک سانتی اصطلاح یکی دیگس ولی یادم نیس کی

مریم ۳ نظر ۲ لایک :)

جنگ

حتی اسمشم چارستون بدنمو میلرزونه.

ادما رو به جون هم میندازن سلاخیشون میکنن و خودشون در امنیت تمام به سر میبرن.

کثیفه

مریم ۶ نظر ۲ لایک :)

اندیشه هایی در اتاق فکر

هر چی که فک میکنم 

میبینم در طول تاریخ زندگیم

هیچوقت دوستام اونی نبودن که واقعا میخواستم

چون هیچوقت دوستیام چیزی نبوده که خودم انتخاب کنم

تا اینکه میرسم به اول دبیرستان

و درست ترین انتخابمو همون جا کردم 

بالاخره با ادمایی دوس شدم که از دنیای خودمن

شاید اغراق باشه

ولی فک میکنم یکی از درست ترین انتخابای من همون جا بود

پی نوشت:البته این لزوما به این معنا نیست که دوستای الانم خیلی خوبن و شاخن و همه چی تمومن 😂😂بنده یکم کج سلیقه تشریف دارم 😂😂😂علاوه بر اون اینکه این پست اصلا برای تمجید دوستام نیست صرفا درباره ی انتخابه .تا قبل از اول دبیرستان من دوستام رو انتخاب نمیکردم صرفا به خاطر اتفاقات و حوادث باهاشون دوست شده بودم  شاید بعدا بیشتر براتون بگم.الان توی اتاق فکرم و دارن درو از جا میکنن و میگن فرصتم تمومه😂😂😂

مریم ۴ نظر ۱ لایک :)
هرچی که میکشم باعث میشه حس کنم که زنده ام.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان